نقشه عجیب مادر شوهر برای عروس مشهدی در شب نامزدی!
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۹۷۷۴۹
رویداد۲۴ دختر ۲۰ سالهای که برای شکایت از همسرش دست به دامان قانون شده بود، درحالی که خود را مقصر ازدواجی با پایههای لرزان میدانست، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: پدرم از مهاجران افغانستانی است که با بنایی در ایران هزینههای زندگی ما را تامین میکند، اما درآمدش کفاف مخارجمان را نمیدهد، به همین دلیل مادرم که زنی ایرانی است به کارگری در منازل مردم روی آورد تا من و خواهر و برادرم در رفاه و آسایش باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خلاصه، با اصرار من دیگر کسی ساز مخالف نزد و بدین ترتیب من که عاشق ظاهر جذاب «وکیل» بودم خیلی زود پای سفره عقد نشستم. چند روز بعد از برگزاری مراسم عقدکنان، خانواده «وکیل» مرا به خانه خودشان در کرمان دعوت کردند تا رسم «پاگشا» را به جا آورند، اما همان شب وقتی من و نامزدم تنها در اتاق ماندیم، بین ما اتفاقی افتاد که بعد دستاویزی برای تهمت ناروا به من شد. خانواده نامزدم مرا در کرمان نگه داشتند و اجازه نمیدادند به مشهد بازگردم، حتی حق تماس تلفنی هم نداشتم. با وجود این همه چیز را به خاطر نامزدم تحمل میکردم، ولی او هم به هر بهانهای مرا کتک میزد و آزارم میداد. عمه ام با این بهانه که من و نامزدم آبروی آنها را برده ایم، جشن عروسی نگرفتند تا به قول خودشان از یک رسوایی خیالی بزرگ در بین فامیل جلوگیری کنند. در عین حال با همه شرایط سخت ساختم. بعد از یک سال در حالی که نمیدانستم باردار هستم زیر مشت و لگد مادرشوهرم قرار گرفتم و به مشهد آمدم، اما زمانی فهمیدم باردار هستم که جنین در آستانه سقط قرار داشت. بالاخره با مراقبتهای مادرم، فرزندم به دنیا آمد و همه هزینههای او را مادرم با درآمد کارگری اش پرداخت. بعد از مدتی با تماس مادرم، بالاخره همسرم به مشهد آمد و خانهای برای من اجاره کرد. اما هنوز مدت اجاره به سر نرسیده بود که صاحبخانه به دلیل نپرداختن اجاره و قبوض آب و برق و گاز مرا از خانه اش بیرون کرد که به ناچار دوباره به اتاق کوچک مادرم بازگشتم. دیگر همسرم نه تنها توجهی به من نداشت ومسئولیتی درقبال من و فرزندش احساس نمیکرد بلکه فحاشی و کتک کاری هایش به شدت عذابم میداد.
در مدت چهار سال که از ازدواجمان میگذرد، یک روز خوش ندیدم چرا که مادرشوهرم زنی طماع و خلافکار است و هیچ کس نباید با او مخالفت کند. در حالی که به دلیل سرقت در کرمان و با سپردن کفالت آزاد شده بود، در مشهد نیز به خاطر سرقت گوشوارههای یک دختربچه مسافر دستگیر و به سه ماه زندان محکوم شد. آنها در منجلاب اعتیاد گرفتار شده اند و به همین دلیل توجهی به زندگی آشفته و بی سر و سامان من ندارند. در این مدت سختیهای زیادی را به خاطر دخترم تحمل کردم و همه تهمتها را به جان خریدم. آنها برای آن که مرا تحت فشار قرار بدهند تا بدون گرفتن حق و حقوقم از «وکیل» جدا شوم، نقشه کشیدند تا فرزندم را از من جدا کنند.بیشتر بخوانید: ارتباط متهم قتل با خواننده معروف پاپ! مادرشوهرم حتی طلاهای اهدایی در مراسم عقدکنان مرا به بهانههایی مانند خرید لوازم منزل فروخت و بعد از آن هم حتی یک عروسک برای دخترم نخرید. با این حال، چند روز قبل همسرم به خانه آمد و دخترم را به زور از آغوشم کشید و با خودش برد. اکنون دست به دامان قانون شده ام تا راهی برای رهایی از این زندگی تلخ و بی سر و سامان پیدا کنم، ولیای کاش ...
شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرهنگ محسن باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) رسیدگی به پرونده این زن جوان به کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد، اما وقتی همسر شاکی به احضارهای قانونی بی توجهی کرد، این پرونده به مراجع قضایی ارسال شد. منبع: روزنامه خراسان لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبط
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 اخبار حوادث حوادث
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۹۷۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ختم غائلهی شهرنو ؛ «چند نفر از خانمهای خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. به گزارش خبرآنلاین، در آستانهی پیروزی انقلاب یکی از نقاطی که مورد غضب انقلابیون تندرو قرار گرفت و حتی دو هفته پیش از پیروزی قطعی توسط آنان به آتش کشیده شد، شهرنو یا همان محلهی بدنام تهران بود. نخستین بار عصر دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۵۷ شماری از جوانان تندرو به شهرنو هجوم برده و آنجا را به آتش کشیدند، اما ماجرا با ورود ده نفر روحانی در آن مقطع ختم به خیر شد؛ آنها فورا به آتشنشانی مراجعه کرده و از ماموران خواستند برای خاموش کردن آتش اقدام کنند. با این حال استخوان شهرنو همچنان لای زخم انقلاب باقی ماند تا نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. مرحلهی بعدی مواجههی انقلابیون با شهرنو این بار اما نه سرخود، که به دستور دادستانی وقت صورت گرفت آن هم نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابانهای اطراف محدودهی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ و چند نفر از اعضای شورای دایرهی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی با بولدوزرهای شهرداری دیوارهای شهرنو را تخریب کردند.. فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت: «قرار است جای خانهها، مغازهها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان میگیرد، بهزودی در زمین آن بازار اسلامی، مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.» یکی از مسئولان شورای دایرهی مبارزه با منکرات نیز در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایرهی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عملکرد این شورا مبارزهی پیگیر در جهت ریشهکن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور میباشد.» نمایندهی دادستان برای حل این مسئله، شیخ حسین انصاریان بود. ایشان در گفتوگویی که با بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاییز ۷۸ انجام داده جزئیات این ماجرا را توضیح داده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی ویدیوی قسمت دوم این بخش از سخنان او را در کانال تلگرامی خود قرار داده که متن آن به این شرح است: «یک اعلامیه دادیم خانمها را دعوت کردیم، متوسطها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشینهای خودمان به شهرهایشان برگرداندیم. جوانهایشان را یک محضرداری به نام آقای تقوایی که روحانی بود الان هم هست به او گفتیم ما شاید دو هزارتایی ازدواج داشته باشیم... چندتایشان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آنها گفتند ما برای خدا حاضریم با اینها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانمهای بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم میآیند. تعدادیشان هم اعلام کرده بودیم به موسسات ازدواجی، آنها جوانها را میفرستادند ما هم عین داستان را بهشان میگفتیم و خیلیهایشان هم به این صورت ازدواج دادیم. پیرزنها را هم بهشان گفتیم که به شما کمک میکنیم؛ ماهیانهای برایشان مقرر کردیم هر ماه میآمدند و پول به آنها میدادیم. آنجا تخلیه شد.» کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مینو محرز: شش درصد کارگران جنسی تهران ایدز دارند/ میخواستند روسپیها را با آموزش خیاطی درمان کنند تهران ، زنان «شهر نو» و یک آقای خیلی خاص!