Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

او گفت: پدرم از مهاجران افغانستانی است که با بنایی در ایران هزینه‌های زندگی ما را تامین می‌کند، اما درآمدش کفاف مخارجمان را نمی‌دهد، به همین دلیل مادرم که زنی ایرانی است به کارگری در منازل مردم روی آورد تا من و خواهر و برادرم در رفاه و آسایش باشیم. شاگرد ممتاز بودم و در مدرسه دولتی تحصیل می‌کردم، اما ۱۶ بهار بیشتر از عمرم نگذشته بود که پسرعمه ام به خواستگاری ام آمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«وکیل» و خانواده اش نیز سال‌ها قبل به ایران مهاجرت کرده بودند و در کرمان اقامت داشتند. اگرچه مادرم به شدت با این ازدواج مخالف بود، ولی من به ازدواج با «وکیل» خیلی راضی بودم. من در آن سن و سال فقط جلوی پایم را می‌دیدم و این که زودتر ازدواج کنم و زندگی مشترک تشکیل بدهم، اما مادرم آینده را می‌دید و برای خوشبختی من حاضر نبود با «وکیل» ازدواج کنم، چرا که خانواده او را به خوبی می‌شناخت.

با اصرار من دیگر کسی ساز مخالف نزد و بدین ترتیب من که عاشق ظاهر جذاب «وکیل» بودم خیلی زود پای سفره عقد نشستم. چند روز بعد از برگزاری مراسم عقدکنان، خانواده «وکیل» مرا به خانه خودشان در کرمان دعوت کردند تا رسم «پاگشا» را به جا آورند، اما همان شب وقتی من و نامزدم تنها در اتاق ماندیم، بین ما اتفاقی افتاد که بعد دستاویزی برای تهمت ناروا به من شد. خانواده نامزدم مرا در کرمان نگه داشتند و اجازه نمی‌دادند به مشهد بازگردم، حتی حق تماس تلفنی هم نداشتم. با وجود این همه چیز را به خاطر نامزدم تحمل می‌کردم، ولی او هم به هر بهانه‌ای مرا کتک می‌زد و آزارم می‌داد. عمه ام با این بهانه که من و نامزدم آبروی آن‌ها را برده ایم، جشن عروسی نگرفتند تا به قول خودشان از یک رسوایی خیالی بزرگ در بین فامیل جلوگیری کنند.

در عین حال با همه شرایط سخت ساختم. بعد از یک سال در حالی که نمی‌دانستم باردار هستم زیر مشت و لگد مادرشوهرم قرار گرفتم و به مشهد آمدم، اما زمانی فهمیدم باردار هستم که جنین در آستانه سقط قرار داشت. بالاخره با مراقبت‌های مادرم، فرزندم به دنیا آمد و همه هزینه‌های او را مادرم با درآمد کارگری اش پرداخت. بعد از مدتی با تماس مادرم، بالاخره همسرم به مشهد آمد و خانه‌ای برای من اجاره کرد. اما هنوز مدت اجاره به سر نرسیده بود که صاحبخانه به دلیل نپرداختن اجاره و قبوض آب و برق و گاز مرا از خانه اش بیرون کرد که به ناچار دوباره به اتاق کوچک مادرم بازگشتم. دیگر همسرم نه تنها توجهی به من نداشت ومسئولیتی درقبال من و فرزندش احساس نمی‌کرد بلکه فحاشی و کتک کاری هایش به شدت عذابم می‌داد.

در مدت چهار سال که از ازدواجمان می‌گذرد، یک روز خوش ندیدم چرا که مادرشوهرم زنی طماع و خلافکار است و هیچ کس نباید با او مخالفت کند. در حالی که به دلیل سرقت در کرمان و با سپردن کفالت آزاد شده بود، در مشهد نیز به خاطر سرقت گوشواره‌های یک دختربچه مسافر دستگیر و به سه ماه زندان محکوم شد. آن‌ها در منجلاب اعتیاد گرفتار شده اند و به همین دلیل توجهی به زندگی آشفته و بی سر و سامان من ندارند. در این مدت سختی‌های زیادی را به خاطر دخترم تحمل کردم و همه تهمت‌ها را به جان خریدم. آن‌ها برای آن که مرا تحت فشار قرار بدهند تا بدون گرفتن حق و حقوقم از «وکیل» جدا شوم، نقشه کشیدند تا فرزندم را از من جدا کنند. مادرشوهرم حتی طلاهای اهدایی در مراسم عقدکنان مرا به بهانه‌هایی مانند خرید لوازم منزل فروخت و بعد از آن هم حتی یک عروسک برای دخترم نخرید. با این حال، چند روز قبل همسرم به خانه آمد و دخترم را به زور از آغوشم کشید و با خودش برد. اکنون دست به دامان قانون شده ام تا راهی برای رهایی از این زندگی تلخ و بی سر و سامان پیدا کنم.

شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرهنگ محسن باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) رسیدگی به پرونده این زن جوان به کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد، اما وقتی همسر شاکی به احضارهای قانونی بی توجهی کرد، این پرونده به مراجع قضایی ارسال شد.

منبع: روزنامه خراسان

منبع: آفتاب

کلیدواژه: اختلاف خانوادگي

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۴۰۲۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پلمب سالن زیبایی گران‌فروش در بولوار وکیل‌آباد مشهد

به گزارش قدس خراسان، محسن صیادی اظهار کرد: در ادامه گشت‌های مشترک مدیریت بازرسی اصناف و تعزیرات حکومتی، امروز هشتم اردیبهشت ماه، تعداد ۵ پرونده تعزیری برای صنف بانوان آرایشگر تشکیل شد و یک سالن زیبایی به دلیل تخلفات گران‌فروشی، عدم نصب نرخ‌نامه و عدم رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی در محدوده بولوار وکیل‌آباد مشهد پلمب شد.

منبع: شهرآرا

دیگر خبرها

  • مادرم با هدیه وحید شمسایی روحیه گرفت
  • استان سمنان معتاد متجاهر ندارد
  • پلمب سالن زیبایی گران‌فروش در بولوار وکیل‌آباد مشهد
  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!
  • جمع آوری ۱۰۰ معتاد متجاهر در چناران
  • وکیل در آذربایجان شرقی
  • ۲۵۴ معتاد متجاهر در مشهد جمع آوری شدند
  • جمع آوری ۲۵۴ معتاد متجاهر در مشهد
  • جمع آوری۲۵۴ معتاد متجاهر در مشهد